معرفی با بازاریابی عمودی:
یک بازار عمودی بازاری است که در آن تقاضا منحصرا از یک صنعت به خصوص ارائه میشود و یا تنها قشر خاصی از مردم طالب محصولات آن بازار هستند. شرکت هایی که از تاکتیکهای بازاریابی عمودی استفاده میکنند ، محصولات خود را برای قشر معینی تولید میکنند و یا تلاش دارند تا محصولات کنونی خود را برای آن دسته از مشتریان جذاب نمایند. این نوع بازاریابی برخلاف بازاریابی افقی است.
در بازاریابی افقی تلاش بر این است که تا جای امکان محصولات یا خدمات در معرض تمام گروهها و افراد جامعه قرار بگیرد و آنها جذب محصولات و خدمات شوند. شرکت هایی که محصولات بسیار خاص را تولید میکنند اغلب از بازاریابی عمودی برای جذب تعداد قلیلی از مشتریان بهره میبرند برای نمونه ، شرکتی را درنظر بگیرید که تجهیزات آزمایشگاه پزشکی میسازد و خارج از صنعت پزشکی هیچ مشتری برای او نیست. اگر این شرکت تجهیزات خود را درمعرض دید عموم قرار دهد و سعی در جذب آنها داشته باشد، بسیار کار بیهوده ای کرده است چرا که اغلب افراد ، که متخصص پزشکی و علوم آزمایشگاهی نیستند.
بازاریابی عمودی یک راهبرد مشتری محور است خواه محصول برای قشر خاصی ساخته شده باشد و یا صرفا قشر خاصی از آن استفاده میکنند لازم است درک درستی از نیازها و خواستههای آن قشر وجود داشته باشد. برای نمونه اگر شرکتی که ابزار قدرت تولید میکند تصمیم گرفت که کمپین بازاریابی عمودی را برای چند پیمانکار راه بیندازد در گام نخست باید دریابد که پیمانکاران خصوصی چه چیز را در ابزاری که از آنها استفاده میکنند، ارزشمند میدانند. این شرکت میتواند گرایشهای خرید را در بین پیمانکاران بررسی کند تا تشخیص دهد که بیشتر از همه برای چه ابزاری تقاضا وجود دارد و پیمانکاران در آن ابزارها بهدنبال چه ویژگیهایی هستند همچنین میتواند از پیمانکاران نظرسنجی کند تا اطلاعات دستاول را در رابطه با این مسئله و سایر موضوعات جمع آوری کند.
یافته های به دست آمده از تحقیقات باید راهبرد بازاریابی شرکت را هدایت کند در این مرحله شرکت تولید کنندهی ابزار قدرت به نوشتن تبلیغات میپردازد و محصولاتی را برای تأمین نیازهای پیمانکاران سفارشی سازی میکند. اگر تحقیقات بازار حاکی از این بودند که پیمانکاران ابزاری را به رنگهای خنثی نظیر سیاه یا خاکستری میخرند، شرکت باید ابزار خود را به رنگ خنثی در بیاورد و آن را در تبلیغات منعکس کند شرکت باید هر آنچه را که پیمانکاران در محصول به دنبال آن هستند ارائه کند و مشتریان را از هرگونه تغییر در محصولات آگاه سازد. دلیلی برای خرید محصولات این شرکت به بهای بالا نخواهند داشت در عوض این شرکت در مجلات، وب سایت ها و کنفرانس های تخصصی پزشکی به تبلیغ میپردازد تا به خوبی مخاطبان و مشتریان بالقوهی خود را هدف بگیرد.
مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی عمودی:
در اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی، شرکت سگوی (Segway) تولید کننده اسکوتر های برقی دوچرخ، با یک مشکل اساسی مواجه شد و یکی از حساس ترین چالش های پیش روی خود را تجربه کرد. چالشی که آنها را درگیر کرد، به قدری حساس بود که میتوانست بازار آنها بشدت مختل نماید. آنها فهمیدند که جذابیت محصولاتشان برای افراد ثروتمند که بازار هدف آنها بود، رو به کاهش است و دیگر برای این گروه خاص جذابیت ندارد و محصولشان روز به روز به یک کالای معمولی تبدیل میشود و شور و هیجانی را که برای استفاده از محصولشان ایجاد کرده بودند، از بین رفته بود و به طرز عجیبی جذابیت محصولشان، برای مخاطبان هدف کم شده بود. مدیران ارشد شرکت سگوی بخوبی این چالش را درک کرده بودند و به جای دو برابر کردن تلاش خود و افزایش هزینه های بازاریابی خود به فکر این افتادند که یک بازار خاص دیگر برای محصول خود پیدا کنند.
در اواسط سال ۲۰۰۶ میلادی، اداره پلیس شیکاگو به یکی از بزرگترین مشتری های سگوی تبدیل شد. این شرکت یک مدل از محصول خود را با نام i180 Police Model Segway به بازار معرفی کرد که تقریبا هیچ ویژگی خاصی نسب به محصولات قبلی نداشت تا بتواند آن را از دیگر محصولات غیرنظامی متمایز کند. تنها تمایزی که در محصول ایجاد شد فقط رنگ آن بود! به طوریکه یک طراحی سیاه و سفید برای آن در نظر گرفته شد که شبیه به اکثر وسایل نقلیه موجود در اداره پلیس آمریکا بود و طرح آن بسته به سلیقه مشتری (اداره پلیس) سفارشی سازی شده بود.
استراتژی بازاریابی عمودی برای محصول جدید (مدل پلیس i180) به سادگی مشخص می کند که چگونه می توان از ویژگی های معمول یک وسیله نقلیه برای اهداف خاص در بازارهای گوناگون استفاده کرد. آنها در تبلیغات خود نیز ویژگی هایی از محصول را بیان میکردند که ویژگی خاصی هم نبود؛ بطور مثال آنها ادعا میکردند که این وسایل نقلیه قابلیت نصب آژیر و بلندگوی اخطار را دارند و در آنها یک کیف مناسب برای نگهداری تجهیزات اورژانس تعبیه شده است. شهر شیکاگو در مدت پنج سال نزدیک به ۶۰۰۰۰۰ دلار هزینه کرد تا نیروی پلیس خود را با محصولات سگوی تجهیز کند و آنها را ملزم به خرید این دستگاهها نمود و تقریباً ۱۲۵ آژانس قانونگذار دیگر در سراسر جهان از این روند پیروی کردند و نیروهای پلیس خود را ملزم به استفاده از این تجهیزات نمودند.
شرکت سگوی توانست با استراتژی بازاریابی عمودی جذابیت از دست رفته محصولش را باز پس گیرد، البته در یک بازار جدید و مصرف کنندگان جدید؛ این شرکت توانست مشکل خود را که در یک بخش خاص از بازارشان بوجود آمده بود را با روشی متفاوت حل کند، آنها نخواستن دوباره وقت صرف کنند و برای مشتریان قبلی شان جذابیت ایجاد کنند. آنها به جای افزایش فعالیت های بازاریابی، جهت بازپس گیری جذابیت از دست رفته، توانستند جذابیتی تازه در بازاری دیگر ایجاد نمایند و باعث شد تا با یک هزینه کمتر بتواند یک بازگشت سرمایه عالی را بواسطه استراتژی بازاریابی عمودی تجربه کنند.
چه کسانی از استراتژی بازاریابی عمودی استفاده میکنند؟
شرکت هایی که محصولات بسیار تخصصی تولید می کنند اغلب از استراتژی بازاریابی عمودی برای جلب توجه دیگر مصرف کنندگان استفاده میکنند و تمرکز خود را بازارهای گوشه ای دیگر معطوق می سازند. شرکتهایی که محصولات تخصصی تولید میکنند معمولا این توانایی را دارند تا با کمی تغییر در محصول، کاربرد و کاربری آن را تغییر دهند و بازارهای جدید برای خود ایجاد نمایند.
به عنوان مثال ، تصور کنید که یک شرکت تولیدی، در حال ساخت تجهیزات آزمایشگاهی در صنعت پزشکی است و تقریباً هیچ بازاری خارج از صنعت پزشکی ندارد. این شرکت نمیتواند تجهیزات خود برای عموم افراد تبلیغ کند، زیرا بیشتر افراد دلیلی کافی برای خرید تجهیزات آزمایشگاهی ندارند و درآمد کافی ندارند که تجهیزات پزشکی مورد نیاز خود را برای مصرف محدود خریداری کنند، زیرا نهایتا چند سال یکبار قصد دارند تا از آن محصولات استفاده نمایند. این شرکت میتواند برای رونق کسب و کار خود از استراتژی بازاریابی عمودی استفاده کند، بطوریکه خود را ملزم نماید تا در مجلات مرتبط با صنعت پزشکی، وب سایت های حوزه سلامت و پزشکی و در کنفرانس های پزشکی، کار خود را تبلیغ کند و سعی نماید تا تبلیغاتش را در معرض دید مخاطبان دیگر از بازارهای دیگر قرار دهد. با این کار میتوان نیاز دیگر بازارهای مرتبط را شناسایی نمود و با مشارکت با دیگر شرکتها، محصولی جدید را برای بازارهای جدید ایجاد کرد. محصول جدید، میتواند مشابه محصولی باشد که ۹۰ درصد آن، هم اکنون در کارخانه این شرکت تولید میشود ولی کاربرد آن متمایز با دیگر محصولات موجود خواهد بود.
شرکت سگوی دقیقا با همین روش توانست به بازار تجهیزات نظامی ورود پیدا کند و برای اینکه هزینه های تبلیغات گسترده اش توجیه پذیر باشد،از استراتژی بازاریابی عمودی استفاده نمود. گفتنی است که بسیاری از بازارهای عمودی توسط خود مشتریان یا توسط کسانی که در بازارهای دیگر مشغول به فعالیت هستند به شرکت پیشنهاد شده بود و این نتیجه تبلیغاتی بود که با رویکرد استراتژی بازاریابی عمودی در رسانه ها پخش میشد و فعالان صنایع دیگر را ترغیب میکرد تا با شرکت سگوی باب همکاری ایجاد نمایند.
این نکته را باید مد نظر قرار دهید که یک شرکت برای بهرهبرداری از بازاریابی عمودی لزوما نباید در بازار افقی شکست بخورد و بعدا دست به کار شود تا راه چاره ای برای خود پیدا کند. یک شرکت میتواند در روزهای اوج خود در بازارهای افقی، از استراتژی بازاریابی عمودی نیز بهره گیرد و میزان فروش خود را چند برابر نماید. به عنوان مثال، یک شرکت نرم افزاری که نرم افزار مدیریت یکپارچه یا نرم افزار حسابداری را به فروش میرساند میتواند با کمی تغییر در محصول و تغییر در عملکرد محصول، محصولات جدید و مشابه با محصولات فعلی را تولید نماید یا میتواند چندین برنامه مرتبط با هم را در یک رابط کاربری واحد ترکیب کند. این کار برای بسیاری از صنایع مختلف میتواند مفید و جذاب باشد و مشتریان جدیدی را از بازارهای دیگر برای شرکت پدید آورد که هر کدام نیاز به یک نرم افزار خاص خواهند داشت.
اعضای تاثیر گذار در سیستم بازاریابی عمودی:
سیستم بازاریابى عمومدى از تولیدکنندگان، عمدهفروشان و خردهفروشانى تشکیل شده است که به شکل یک سیستم هماهنگ و یکپارچه کار مىکنند. یکى از اعضاى کانال مالک بقیه نیز می باشد، به این معنی که با دیگر اعضاى کانال قرارداد دارد یا داراى قدرت بسیار زیادی است که مىتواند همکارى سایرین را به خود جلب کند. سیستم بازاریابی عمودی مىتواند تحت نظارت و سلطه هر یک از تولیدکنندگان، عمدهفروشان یا خردهفروشان قرار گیرد. سیستمهاى بازاریابى عمودى به وجود آمدند تا بتوانند فعالیت کانال را کنترل کنند و اختلافات و تضادها را حل کنند. صرفهجویىهاى آنها ناشى از مقیاس عملیات، افزایش قدرت چانهزنى و حذف خدمات مضاعف از مزایاى مهم سیستم بازاریابى عمودى است.
این سیستم بازاریابی در بازاریابى کالاهاى مصرفی، کاربرد فراوانى داشته است. سه نوع سیستم بازاریابى عمودى داریم که عبارتند از:
1. سیستم بازاریابی عمودی مشارکتی:
در یک سیستم بازاریابی عمودی مشارکتی، هماهنگى و حل کردن تضادها در سطح های مختلف کانال به وسیله یک مالکیت مشارکتى صورت مىگیرد. و مراحل متوالى تولید و توزیع تحت مالکیتى واحد با یکدیگر ترکیب مىشوند.
2. سیستم بازاریابی عمودی اداری:
یک سیستم بازاریابی عمودی اداری، مراحل پشت سر هم تولید و توزیع را نه با مالکیت مشترک یا وابستگىهاى قراردادی، بلکه به وسیله استفاده از اندازه و قدرت یکى از شرکا اداره و هماهنگ مىسازد. بدین صورت، شرکتهاى بزرگى مانند جنرال الکتریک، پروکتراندگمبل، کرافت و سوپ کمپبل به آسانی همکارى و هماهنگى واسطههاى فروش را در زمینه نمایش کالا در داخل فروشگاهها، فضاى اختصاصیافته به کالاهایشان، تبلیغات و سیاستهاى قیمتگذارى کسب می کنند.
3. سیستم بازاریابی عمودی قرار دادی:
یک سیستم بازاریابى عمودى قراردادی، متشکل از مؤسسات مستقلى در سطوح متفاوت تولید و توزیع است. این مؤسسات براى رسیدن به صرفهجویىهاى اقتصادى بیشتر یا فروش بیشتر، البته در قیاس با وقتى که بهتنهایى عمل مىکنند، در چارچوب یک قرارداد، با یکدیگر پیوند می خورند.
سیستم بازاریابی عمودی قراردادى در سالهاى اخیر گسترش بسیار قابلتوجهى داشتهاند. این سیستمها بهطورکلى از سه نوع مختلف تشکیل شدهاند. که عبارتند از:
. زنجیره دامنه هایی به سرپرستی عمده فروشی:
این زنجیرهها در سیستم بازاریابی عمودی ، سیستمهایى هستند که توسط عمدهفروشان و با استفاده از خردهفروشان مستقل داوطلب سازمان دهى و هدایت مىشوند. هدف در اینجا این است که به خردهفروشان برای رقابت با سازمانهاى زنجیرهاى بزرگ کمک شود.
شیوه عمل به این صورت است: عمدهفروش، برنامهاى تهیه مىکند که مطابق آن خردهفروشان مستقل رویههاى خود را استاندارد مىکنند. با این کار و با رسیدن به صرفهجویىهاى اقتصادى در امر خرید، امکان رقابت مؤثر با سازمانهاى زنجیرهاى بزرگ به وجود می آید.
. تعاونی های خرده فروشی:
تعاونی های خرده فروشی تشکّلهایى تجارى هستند که خردهفروشان براى عمدهفروشى یا در شرایط وجود امکان تولید کالا با مالکیت جدید و مشترک ایجاد مىکنند. قسمت بسیار بزرگی از محصولات مورد نیاز خردهفروشان را تعاونى مىخرد. تبلیغات آنها به صورت مشترک برنامهریزى مىشود.
سود حاصل از عملیات به نسبت خریدهاى خردهفروشان، بین آنها تقسیم مىشود. خردهفروشانی که عضو نیستند نیز مىتوانند از این تعاونىها خرید کنند ولی در سود تعاونى سهیم نخواهند بود.
. سازمان های امتیازی:
سازمانهاى امتیازى یک عضو کانال به نام امتیازدهنده را در چند مرحله از فرآیند تولید – توزیع بههم وصل مىکند. فرایند امتیاز دادن در سالهاى اخیر بیشترین رشد را به همراه داشته است.در امریکا هماکنون بیش از ۵۰۰،۰۰۰ فقره معاملات امتیازى حدودا یک سوم تمام معاملات فروش خردهفروشىها را تشکیل مىدهد. این رقم احتمال دارد تا سال ۲۰۰۰ به پنجاه درصد افزایش یابد.
استراتژی بازاریابی عمودی چیست؟
بازار عمودی به هر بازاری اطلاق میشود که تقاضا منحصراً از یک صنعت خاص یا جمعیتی سرچشمه می گیرد که میتواند به عنوان یک بازار گوشه ای (Niche Market) نیز شناخته می شود. شرکت هایی که از تاکتیک و استراتژی بازاریابی عمودی استفاده می کنند میتوانند محصولات خود را برای نوع خاصی از مصرف کننده باز طراحی کنند؛ یا بعبارتی دیگر، سعی می کنند محصولات موجود خود را برای گروه دیگری از مصرف کنندگان جذاب کنند. این در تضاد با بازاریابی افقی است که تلاش می کند تا حد ممکن به گروه های مختلف مردم متوسل شود و کالای خود را در بصورت موازی به فروش برساند. (همچنین به بازاریابی افقی مراجعه کنید)
اقتصاددانان برجسته، تمام بازارهای عمودی ایالات متحده را در ۱۳ گروه قرار می دهند. هر کسب و کاری که علاقه مند به فعالیت در یک بازار گوشه ای و عمودی باشد، باید با بررسی و لحاظ نمودن این گروه بندی عمومی کار خود را شروع کرده و استراتژی بازاریابی عمودی خود را با دقت نظر انتخاب نماید. بازارهای عمودی ایالات متحده عبارتند از:
. بازار ساخت و ساز Construction
. صنایع تولیدی Manufacturing
. تجارت عمده فروشی Wholesale trade
. فناوری اطلاعات Information technology
. تجارت خرده فروشی Retail trade
. خدمات رفاهی Utilities
. خدمات مالی Financial services
. خدمات آموزشی Educational services
. حمل و نقل و انبارداری Transportation and warehousing
. خدمات سرگرمی، اسکان و غذا Entertainment, accommodation, and food services
. خدمات بهداشتی و درمانی Healthcare and social services
. مدیریت عمومی Public administration
. سایر خدمات Other services
هنگامی که شرکت سگوی تمرکز خود را به سمت بازارهای بسیار تخصصی (ادارات پلیس) معطوف نمود، از کالای موجود خود الهام گرفت و محصول جدید (Segway i180) را روانه بازار کرد؛ در ادامه برای تبلیغ و ترویج آن نیز، با کمترین هزینه ممکن، ملزومات بازاریابی مناسب (همچون بروشور، کاتالوگ، کلیپ ویدیویی و …) را تهیه نمود تا جذابیت محصول را برای بازار جدیدی که پیدا کرده بود، برجسته نماید. استراتژی بازاریابی عمودی به شرکت اجازه می دهد تا بجای تحلیل رفتن منابعش برای ایجاد جذابیت و ادامه فعالیت بازاریابی محصول در بازارهای افقی (که علاقه چندانی به خرید آن وجود نداشت)، توجه و بودجه بازاریابی خود را بر هدف خاصی متمرکز کند که سود سرشاری در آنجا نهفته است. مشابه همین مفهوم را در استراتژی اقیانوس آبی هم داریم.
کمپین های استراتژی بازاریابی عمودی چگونه اجرا میشوند؟
در مفهوم استراتژی بازاریابی عمودی یک رویکرد مشتری محور نهفته است. این که بدانیم چه محصول جدیدی برای کدام گروه خاص در نظر گرفته شده و در چه مکانی باید به فروش برسد بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا کاملا به درک درست از نیازها و خواسته های بازارهای عمودی بستگی دارد. اینکه محصول باید چه کاربردهایی داشته باشد که بتواند تسهیل کننده امورات مشتریان باشد، یک نکته اساسی در تعیین استراتژی بازاریابی عمودی است.
به عنوان مثال، اگر شرکتی که ابزار آلات صنعتی را تولید می کند، اگر تصمیم بگیرد از استراتژی بازاریابی عمودی استفاده کند و بخواهد نیاز پیمانکاران خصوصی را برطرف سازد، اولین قدم در این کار، تجزیه و تحلیل آنچیزی است که برای پیمانکاران خصوصی ارزش ایجاد میکند. شرکت باید بخوبی بداند چه ویژگی های از محصول میتواند برای پیمانکاران بخش خصوصی ارزش ایجاد نماید و ابزار ایده آل آنها چه ویژگی دارد.
این شرکت می تواند روند خرید و تقاضای مصرف کنندگان را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص کند که کدام ابزارها بیشترین تقاضا را دارند، محبوبترین ابزارها از منظر پیمانکاران چه ویژگی را دارا هستند و مشخصات یک ابزار خوب از لحاظ یک پیمانکار چیست. همچنین برای این کار می توان اطلاعات اصلی را از پیمانکاران جمع آوری نمود و به سراغ مشاغل مرتبط با با پیمانکاران رفت.
یافته های تحقیقات انجام شده، باید استراتژی بازاریابی شرکت را جهت دهی کند. در این مرحله، شرکت تولید کننده ابزارآلات صنعتی می تواند برای تأمین نیاز پیمانکاران ، سناریوی تبلیغاتی خود را تدوین کند و محصولات شخصی سازی شده را بعنوان نمونه در اختیار بازار هدف قرار دهد. اگر تحقیقات بازار نشان دهد كه پیمانكاران تمایل دارند ابزارهایی را با رنگهای خنثی مانند سیاه و خاکستری خریداری كنند، شركت باید ابزارهای خود را با رنگ های خنثی روانه بازار نماید و به تبع، باید ویژگی ابزارهای خود را در تبلیغات بیان کند. حتی اگر تحقیقات نشان دهد که مشخصات محصولی که ایده آل بازار گوشه ای است، فرای ویژگی های محصول موجود است؛ شرکت باید سعی کند تا خواسته های مخاطبان خود را برآورده کند و ویژگی های محصول را منطبق با سلیقه مشتری طراحی نماید و پس از آن با کمپین تبلیغاتی عالی، مشتریان را از هرگونه تغییر محصول آگاه کند. (همچنین به بازاریابی محصول مراجعه کنید).
برای اجرای استراتژی بازاریابی عمودی چه کسانی باید استخدام شوند؟
کمپین هایی که استراتژی بازاریابی عمودی را دنبال میکنند به متخصصان با مهارت های مختلف متکی هستند؛ بدین منظور باید یک تیم حرفه ای متشکل از متخصصانی در حوزه تحقیقاتی، محتوا نویسان، طراحان و سایر استفاده شود تا یک کمپین حرفه تدوین و اجرا شود که برای سطوح مختلف و بازارهای گوناگون جذاب باشد. موارد زیر فقط سه نمونه از موقعیت های شغلی است که باید در استراتژی بازاریابی عمودی بکار گرفته شوند.
1. طراح محصول:
محصولاتی که در بازارهای عمودی قرار دارند، باید مشخصات، ویژگی ها و جزئیات محصول خود را بنا به ذائقه ازارهای عمودی مورد نظرخود، جذاب کنند. یک طراح محصول مسئولیت این جزئیات را باید برعهده گیزد تا محصول در ویژگی های اصلی خود، از نام گرفته تا نوع بسته بندی آن را، برای مخاطبانش جذاب نماید. این یک حرفه بسیار خلاقانه است و خلاقیت نقش پررنگی در آن دارد اما در کنار آن یکسری مهارت فنی نیز باید وجود داشته باشد تا طراح محصول بتواند خروجی ایده آلی را رقم بزند.
یک طراح محصول باید دارای مدرک لیسانس در رشته بازاریابی، طراحی یا مهندسی باشد. داشتن پیش زمینه در ساخت و تولید نیز میتواند مفید باشد و شناخت ابزارهای گرافیکی و جلوه های بصری نیز به فرآیند جذاب نشان دادن محصول، کمک میکند.
2. کارشناس تحقیقات بازار:
شناخت دقیق بازار هدف یکی از مهمترین بخش های بازاریابی عمودی است. یک کارشناس تحقیقات بازار باید داده های موجود را تجزیه و تحلیل نماید و اطلاعات جدیدی در مورد رفتار مشتری و روند کلی کسب و کار به بازار ارائه نماید. تحلیل داده ها باید بستری را فراهم نماید تا بتواند به افزایش اثربخشی استراتژی بازاریابی عمودی کمک نماید و خطاهای شناختی از بازار عمودی را اصلاح کند. این موقعیت شغلی به سواد رایانه ای بالا نیاز دارد و فرد باید توجه عالی به جزئیات داشته باشد و همچنین امکان برقراری ارتباط خوب با طیف گسترده ای از افراد داشته باشد.
یک کارشناس تحقیقات بازار باید دارای مدرک لیسانس در بازاریابی، کیب و کار، روانشناسی، جامعه شناسی یا ارتباطات باشد. تجربه در زمینه های مرتبط با جمع آوری و تحلیل داده مانند مدیریت پایگاه داده یا مدیریت دادده های ورودی میتواند بسیار مفید باشد، همانطوری که تجربه کاری در حوزه فروش و بازاریابی نیز میتواند در افزایش راندمان کاری موثر باشد.
3. کپی رایتر:
محصولی که به صورت عمودی به بازار عرضه می شود، دارای ویژگی هایی است که از نظر جمعیتی هدف مورد پسند قرار می گیرد، اما گام اصلی زمانی برداشته میشود که مشتریان به درستی از این ویژگی ها آگاه شوند. کپی رایتر برای برجسته کردن این ویژگی ها و ایجاد محصولات مناسب برای نیازهای بازارهای عمودی یا گوشه ای، ملزومات بازاریابی مانند خبر های تبلیغاتی، مقالات سفید و سایر بسترهای اطلاع رسانی را ایجاد می کند. این امر به مهارتهای عالی ارتباط کتبی و کلامی و همچنین توانایی یادگیری سریع در مورد محصولات و مشتریان نیاز دارد.
مقالات سفید: در حقیقت یک محتوای علمی است که درون آن از حقایق و منطق خاصی برای تبلیغ یک محصول، یک خدمات ویژه یا یک دیدگاه و نقطهنظر حرف زدهشده باشد.
کپی رایتر باید دارای مدرک لیسانس در رشته بازاریابی، کسب و کار، زبان انگلیسی، روزنامه نگاری ارتباطات یا روانشناسی باشد. تجربه قبلی در امر نویسندگی با مضون مشخص، ارزشمند است و داشتن نمونه کار در سوابق شغلی برای این سمت شغلی بسیار مهم است.