بازاریابی پارتیزانی چیست؟
بازاریابی پارتیزانی روشی نامنظم و غیرمعمول در انجام فعالیتهای تبلیغاتی بر مبنای یک
بودجه اندک میباشد. چنین ترفیعات و پیشرفتهایی گاهی اوقات بهگونهای طراحی میشود که مخاطب هدف فحتی از وجود آنها بیاطالع است. این بازاریابی ترکیبی از نوآوری، بازاریابی خالق و ایجاد جرقه ذهنی در ذهن مخاطب هدف میباشد. در این مقاله از بنیاد آموزش مجازی ایرانیان مروری بر تعریف بازاریابی پارتیزانی، اصول و ساختار آن خواهیم داشت.
مقدمه:
امروزه علم بازاریابی از علوم پایه دنیای تجارت محسوب میشود. بازاریابی گستره عظیمی از
استراتژیها و برنامهها را برای رونق دادن به یک کسبوکار و حفظ این رونق به کار میگیرد.
بازاریابی درواقع اقدام به خلق عقاید مشتریان نسبت به یک محصول و سپس حفظ این عقاید در ذهن آنان میکند. اما همواره آنچه موجب ظهور علوم جدید در دنیای تجارت میشود تعریف روشهایی است که بتواند نقص آنهای موجود در یک روش را مرتفع کند یا بتواند در محیطی که تعریف میشود بهرهوری بیشتری داشته باشد.
همین علم موجب ظهور بازاریابی چریکی شد. یکی از نقصهای موجود در بازاریابی سنتی پرهزینه بودن است بهگونهای که بسیاری از کسبوکارهای کوچک با وجود تمایل به استفاده از آن،نمیتوانند هزینههای آن را متقبل شوند. همین رویکرد موجب ظهور نوعی بازاریابی برای کسب وکارهای کوچک شد. بازاریابی پارتیزانی که از آن بهعنوان بازاریابی بدون هزینه نیز نام برده میشود نوعی از برنامههای بازاریابی است که در آن سعی میشود ترویجاتی بر پایه خالقیت و برخالف عرف متداول انجام شودکه دارای حداکثر بازده ممکن است. این بازاریابی همانگونه که از نام آن پیداست مانند چریکها که از حرکات نامتعارف و نامنظمی چون کمین، خرابکاری، حمالت و حرکات تعجبآمیز استفاده میکنند این بازاریابی نیز از حرکات مشابه در صنعت بازاریابی استفاده میکند و با ترویجات و حرکات خود مخاطب را متعجب و به خود جلب میکنند. این بازاریابی 70 درصد هزینه های خود را صرف تبلیغات و 30 درصد را خرج سایر آمیخته های بازار میکنند)
اصول بازاریابی پارتیزانی:
1. بازاریابی پارتیزانی باید بر مبنای روانشناسی انسانی باشد تا تجربه، قضاوت و حدس یا گمان
2. سرمایهگذاریهای اولیه در بازاریابی بهجای پول باید زمان، انرژی و قوه تخیل یا تصویرسازی ذهنی باشد.
3. آمار و ارقام اولیه برای اندازهگیری کسب وکار، میزان سود است نه فروش.
4. بازاریاب نیز باید بر تعداد روابط جدید ایجادشده در هرماه تمرکز کند.
5. به جای سعی در راستای تنوعبخشی از طریق ارائه محصوالت و خدمات مربوط، استانداردی را برای تعالی با تمرکزی دقیق ایجاد کند.
6. به جای تمرکز بر کسب مشتریان جدید، مشتریان فعلی و داشتن معامالت بیشتر و بزرگتر با آنها را هدف قرار میدهد.
7. فراموش کردن رقابت و تمرکز بیشتر بر همکاری با کسبوکارهای دیگر.
8. بازاریابان پاریتزانی باید همواره ترکیبی از متدها و روشهای بازاریابی را در یک رشته اقدامات و عملیات به کار گیرند.
9. به کارگیری تکنولوژی روز بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی بازاریابی.
ابزارهاي بازاریابی پارتيزانی:
بازاریابی پارتیزانی با ابزارهای متنوعی اجرا میشود. تاکنون هیچ طبقهبندی یکسانی برای بازاریابی پارتیزانی غالب و برتر از دیگری نیست. در ذیل مهمترین ساختار طبقه بندی بازاریابی پارتیزانی در 3 بخش بیانشده است:
. بازاریابی پارتیزانی سرایتی یا مسری marketing guerrilla infection
. بازاریابی پارتیزانی غافلگیرکننده marketing guerrilla surprise
. بازاریابی کمینی یا در کمین نشسته marketing ambush
. بازاریابی پارتیزانی کمهزینه marketing guerrilla budget low
تاکتیکهای بازاریابی پارتیزانی:
اگرچه تکنیکهای بسیاری دربازاریابی نامنظم یا پارتیزانی وجوددارد، لیکن دراینجا به نمونه هایی از این تکنیک ها اشاره می شود:
* اقدامات کالمی یا شفاهی.
* دستیابی مستقیم به مشتریان از طریق جریانات
و اقدامات عادی روزمره آنها.
* نظرخواهی یا نظرسنجی شخصی.
* تبلیغات پیشرو/ اقدامات تبلیغاتی.
* بازاریابی تلفنی از طریق کلیه اعضای شرکت.
* نامه های شخصی.
* تبلیغات اینترنتی.
* جلسات و نشستهای شخصی.
* آگهیهای طبقه بندی شده.
* مجموعه اقدامات پست مستقیم و …..
بازاریابی پارتیزانی برای کسب و کارهای کوچک طراحی شده بود، لیکن اکنون به طور فزاینده ای توسط کسب و کارهای بزرگ به کار گرفته می شود.
تفاوت های بازاریابی سنتی و پارتیزانی:
لوینسون، 12 مورد را به عنوان تفاوتهای میان بازاریابی سنتی و پارتیزانی مطرح کرده است که درادامه بیان می شوند.
1 -بازاریابی سنتی نیازمند آن است که شما پول یا سرمایه خود را در فرایند بازاریابی سرمایه گذاری کنید. بازاریابی پارتیزانی میگوید سرمایه گذاری اولیه شما باید زمان، انرژی و تصویرسازی ذهنی باشد.
2 -بازاریابی سنتی ابزاری برای کسب و کارهای بزرگ و پیشنهاد دهنده تاکتیکهایی درارتباط با شرکتهای عظیم و بودجه های کلان آنهاست. بازاریابی پارتیزانی، درکسب و کارهای کوچک به کارمی رود.
3 -بازاریابی سنتی چگونگی انجام بهینه کسب و کار را از طریق فروش اندازه گیری میکند.
سنجش اولیه دربازاریابی پارتیزانی مربوط به سود است.
4 -بازاریابی سنتی بر مبنای تجربه و قضاوت است که درگیر حدس و گمان است. بازاریابی
پارتیزانی بر مبنای علم روانشناسی، قوانین رفتار انسانی است. یقینها و اطمینانهایی وجود دارد که فرد آنها را در رابطه با الگوهای خرید لحاظ می کند و بازاریابان پارتیزانی بر این
یقینها و اطمینان ها تمرکز میکنند.
5 -بازاریابی سنتی، افزایش نسبتها یا نرخ های تولید کسب و کار و سپس تنوع بخشی از طریق ارائه محصوالت را پیشنهاد می کند.
6 -بازاریابی سنتی شما را ترغیب میکند تا کسب و کار خود را به طور خطی از طریق افزودن
مشتریان جدید رشد دهید.
7 -بازاریابی پارتیزانی شما را ترغیب می کند تا کسب و کار خود را به شکل هندسی رشد
دهید. هدف بیشتر معامالت با مشتریان موجود، معامالت وسیعتر و معامالت مرتبط با به كارگیری تعقیب مشتری و خدمات اصلی یا کلیدی است.
8 -بازاریابی سنتی از شما می خواهد تا درجستو جوی فرصت هایی برای از میان بردن رقابت باشید. بازاریابی پارتیزانی از شما میخواهد تا رقابت را برای مدتی فراموش کنید و در جست وجوی فرصتهایی برای همکاری با کسب و کارهای دیگر و حمایت یکدیگردر یک تالش
متقابل درجهت کسب سود باشید.
9 -بازاریابی سنتی این باور را در شما ایجاد میکند که به عنوان مثال، تبلیغات یا پست
مستقیم یا داشتن وب سایت اهمیت دارد. بازاریابی پارتیزانی میگوید که هیچ یک از این مفاهیم به تنهایی در بازاریابی عامل موفقیت نیست، بلکه ترکیبات بازاریابی است که عامل كامیابی است. اگر شما تبلیغات را با پست مستقیم ترکیب کنید،
هریک به دیگری جهت انجام کار به شکل بهتر کمک خواهدکرد.
10-بازاریابی سنتی تأکیددارد که شما دریافتی های خود را هر ماه جهت مشاهده میزان فروش خود محاسبه کنید، درحالی که بازاریابی پارتیزانی بر تمرکز شما بر این امر اشاره دارد که شناخت بسیاری از روابطی که هر ماه برقرار ساخته اید چگونه میتواند منجر به کثرت سود و مزایا شود.
11-بازاریابی سنتی كمتر به بحث تکنولوژی میپردازد، زیرا تکنولوژی دیروز بسیار پیچیده،
گران و بسیار محدود بود. بازاریابی پارتیزانی تأکید دارد که شما تکنولوژی امروز را غنیمت شمارید، زیرا کاربرد آن ساده است، خرید آن ارزان است و محدودیت درقابلیت آن جهت توانمندسازی کسب و کار شمادرآغاز بازاریابی وجود ندارد.
12 -بازاریابی سنتی مجموعهای از حربههایی را که ممکن است برای ارتقای کسب و کار شما به کار رود، شناسایی میکند ك ً ه همه آنها نسبتا هزینه بر هستند. بازاریابی پارتیزانی، هزاران حربه ای را که شما میتوانید از طریق بهکارگیری رایگان آنها
سود خود را افزایش دهید؛ شناسایی میکند.
نتیجه گیری:
خالقیت، اصل و مرکز بازاریابی خوب است و بازاریابی تا زمانی که فروشی درکار نباشد، خالق نیست. ایدههای هوشمندانه ممکن است بازاریاب را به وجد و هیجان آورند، لیکن تا زمانی که یک ایده اجرانشود و سود تولید نکند، بازاریاب نباید اجازه استمرار آن را بدهد. “استراتژی خالق” برای یک بازاریاب پارتیزانی، مشابه “برنامه بازاریابی” برای بازاریاب سنتی است، با این استثنا که استراتژی خالق تنها بر مفاد و مصالح بازاریابی، پیام و محتوای آنه تمرکز دارد. تبلیغات، نتیجه نهایی این تالشهاست. استراتژی خالق، هدف تبلیغات و روشی را که این هدف به واسطه آن میتواند قابل حصول باشد و نیز هویت تبلیغات
را تعریف میکند. جی لوینسون مایل است تا بدین نکته اشاره
نماید که ” 13 راز مهم بازاریابی” او، حیاتی و مهم هستند و در واقع ابزاری برای یک بازاریاب
پارتیزانی هستند. حقایق ارزشمند برای یک سلسله اقدامات بازاریابی موفقدراین عبارات ساده نهفتهاند. او آنها را به 13 کلید واژه تبدیل و خالصه کرده است. یک شرکت باید:
1 -نسبت به برنامه بازاریابی تعهد داشته باشد.
2 -به برنامه بازاریابی به عنوان یک سرمایه گذاری بیندیشد.
3 -ثبات برنامه را مد نظر قراردهد.
4 -اطمینان و دلگرمیدرمشتریان احتمالی کسب و کار ایجاد کند.
5 -به منظور حفظ تعهد، صبور و شکیبا باشد.
6 -بازاریابی را به منزله مجموعه ای از حربه ها بنگرد.
7 -بداند که سودها و مزایا به دنبال فروش حاصل میشوند.
8 -به راه اندازی کسب و کار به روشی که درخور و مناسب مشتریان باشد، کمک کند.
9 -عنصر حیرت یا شگفتی رادربازاریابی بگنجاند.
10 -سنجش یا اندازه گیری را جهت قضاوت درمورد اثربخشی حربه ها بهکارگیرد.
11 -موقعیتی از مشارکت را میان کسب و کار و مشتریان ایجادکند.
12 -بیاموزد که به سایر کسب و کارها وابسته است و آنها نیز به کسب و کار او وابسته هستند.
13 -به تجهیزات و تسلیحات پارتیزان ها، نظیر تکنولوژی مسلط شود ودرآنها مهارت یابد.
با اجرای این اصول، تکنیک ها و مراحل بازاریابی پارتیزانی، از طریق عباراتی مثبت و مؤثر که
کاربردی هستند و نیز مجهز بودن به اصول و دستورالعمل های مذکور برای انجام یک سلسله اقدامات بازاریابی موفق، سازمان یا شرکت میتواند در راستای دستیابی به اهداف خود حرکت کند.