طراحی گرافیک

نکته هایی برای تقویت خلاقیت در طراحی گرافیک

نکته هایی برای تقویت خلاقیت در طراحی گرافیک

مفهوم طراحی گرفیک:

طراحی گرافیک یک رشته است که در آن همه چیز به سرعت هم از نظر فنی و هم از نظر خلاقیت تغییر می کند. اگر چه یادگیری مهارت های فنی جدید آسان است، اما در مورد خلاقیت داستان کمی متفاوت است و بسیار مهم است که شما بر روی توسعه و بهبود میزان خلاقیت در طراحی گرافیک تمرکز نمایید.

خلاقیت در طراحی گرافیک:

خلاقیت در گرافیک به انعطاف پذیری ذهن طراح و قدرت درک او از ایده برای ساختار شکنی و ایجاد طرحی تازه است. طراح در این مقطع باید تمام تصاویر ذهنی و پیشینه فکری اش را در رابطه با آن موضوع دور بریزد و از صفر به موضوع طراحی اش فکر کند. ممکن است طراح لزوما چیز تازه ای به ذهن اش نرسد چندان که گاه ایده ای خلاقانه از ترکیب و ادغام ایده های پیشین بوجود می آید. یک طراح خلاق به مانند دانشمند آزمایشگاه است و با شکل ظریفی طرح ها را در هم آمیخته و به صورت نظام مند آنها را آزمایش می کند و در آخر نتیجه ای مورد پسند و ایده ای جدید از خود به جای می گذارد .

نکات موثر در افزایش خلاقیت جهت طراحی گرافیک:

1. همه چیز را جمع آوری کنید:
یکی از راههای افزایش خلاقیت در طراحی گرافیک این است که هر بار که یک کار طراحی می بینید که برای شما الهام بخش است، عکسی از آن گرفته و در آرشیو خود ذخیره کنید. همچنین اگر چنین کاری را در سطح اینترنت می بینید، آن را ذخیره کنید.شک نکنید که قطعا یک روز به آنها نیاز پیدا خواهید کرد. شما می توانید از این طرح ها ایده بگیرید و با اعمال تغییراتی بر روی آنها یک طرح عالی ایجاد کنید.

2. وبلاگ های مربوط به طراحی را مطالعه کنید:
اینترنت یک منبع بزرگ برای یادگیری اطلاعات در زمینه طراحی گرافیک و ایده گرفتن در این زمینه است. برای مثال اگر شما سایت ها و وبلاگ های سایر طراحان را بخوانید یا برخی آموزش ها را در این زمینه ببینید، میزان خلاقیت در طراحی گرافیک شما افزایش خواهد یافت.

3. به جامعه طراحی ملحق شوید:
اگر شما یک طراح آزادکار و مستقل هستید، اولین کاری که باید بعد از خواندن این مقاله باید انجام دهید این است که یک انجمن اینترنتی در زمینه طراحی گرافیک پیدا کرده و در آن عضو شوید. این کار نه تنها شما را در جریان آخرین اخبار و رویدادهای دنیای گرافیک می گذارد، بلکه به شما این امکان را می دهد که آثار خود را آپلود کنید و بازخورد سایر طراحان را در مورد آن مشاهده کنید. شما باید همیشه خودتان را برای نقد شدن توسط سایر طراحان آماده کنید تا بتوانید کیفیت کار خود را بهبود بخشید. این موضوع به مرور زمان سبب افزایش خلاقیت در طراحی گرافیک شما می شود.

4.  طرح هایی برای دستگرمی بسازید:
زمانی که کار خاصی ندارید، سعی کنید پروژه ها و طرح هایی برای دستگرمی و پر کردن وقت خود ایجاد کنید. به عنوان مثال می توانید یک لوگو، یک رابط کاربری سایت یا اپلیکیشن طراحی کنید. انجام این کار در تقویت میزان خلاقیت در طراحی گرافیک برای شما موثر خواهد بود و ممکن است در پروژه های واقعی این طرح ها برای شما مفید واقع شوند.

5.  طرح های دیگران را کپی کنید:
برخی موارد این ایده خوبی است که طرح های سایر طراحان را مجددا برای خودتان انجام دهید. انجام این کار نه تنها باعث می شود که در طراحی تسلط پیدا کنید، بلکه به شما فرصت اندیشیدن درباره طرح را می دهد تا اشتباهات احتمالی را در طراحی متوجه شوید و مواردی که می توانند بهبود یابند را شناسایی کنید.

6. طرح های قدیمی خود را مجددا پیاده سازی کنید:
یکی دیگر از راههای افزایش خلاقیت در طراحی گرافیک این است که طرح های قبلی خود را مجددا طراحی و پیاده سازی کنید. ممکن است شما گاهی اوقات به اولین طرح های خود بنگرید و این فکر را بکنید که باید به سرعت آنها را دور بیندازید. اما بسیار مهم است که این طرح ها را نزد خود نگه دارید تا بتوانید متوجه میزان پیشرفت خود در زمینه طراحی گرافیک شوید. لذا بهتر است به جای دور انداختن این طرح ها آنها را دوباره تغییر دهید و تا حد امکان بهبود بدهید.

7.  با طراحان دیگر تعامل داشته باشید:
یکی دیگر از راه های افزایش خلاقیت در طراحی گرافیک، برقراری ارتباط با سایر طراحان می باشد. باید همواره با افراد بهتر از خودتان در زمینه طراحی ارتباط داشته باشید تا بتوانید مهارت های جدیدی از آنها بیاموزید. ممکن است برای برخی از افراد این کار سخت به نظر بیاید. اما اگر واقعا می خواهید در کار خود پیشرفت کنید باید این کار را انجام دهید و با بهترین طراحان ارتباط برقرار کنید.

8. در کلاسهای آموزشی مرتبط شرکت کنید:
هیچگاه دست از یادگیری موارد جدید در زمینه طراحی گرافیک برندارید. زیرا همواره موارد جدیدی وجود خواهند داشت که شما باید آنها را فرا بگیرید. حضور در دانشگاه و یا کلاسهای حضوری و غیرحضوری که توسط موسسات مختلف ارائه می شود، مطمئنا می تواند برای شما مفید واقع شود و تاثیر مثبتی بر خلاقیت در طراحی گرافیک توسط شما داشته باشد.

9. زیاد به مسافرت بروید:
شما با سفر به مناطق مختلف با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف آشنا می شوید و می توانید ایده های جدیدی برای انجام طراحی های خود پیدا کنید. سفر به سایر کشورها نیز می تواند تاثیر دوچندانی در پیشرفت شما در زمینه خلاقیت در طراحی گرافیک داشته باشد و ذهن شما را برای اجرای طراحی های گرافیکی بیشتر باز کند.

10. یک دفتر یادداشت همراه خود داشته باشید:
برای هر طراح گرافیک بسیار مهم است که همواره یک دفتر یادداشت برای ثبت طرح های که به ذهنش می رسد همراه داشته باشد. طبیعی است که گاهی اوقات ایده ها زمانی به ذهن شما می رسند که واقعا انتظار ندارید. بنابراین بهتر است همواره یک دفترچه همراه خود داشته باشید که بتوانید این ایده ها را به سرعت ثبت نموده تا آنها را فراموش نکنید.

تکنیک های طراحی گرافیک:

1. تکنیک توهم خلاق:

خیلی اوقات آنچه را که فکر می کنیم واقعیت است، واقعیت نیست. واقعیت ها با پنج حس انسان درک می شوند. چیزهایی که چشم می بیند و طوری که مغز آن را تفسیر می کند باعث این خطا می شود. چشم می بیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد می کند بنابراین تصاویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز می رسد. منظور و هدف این تکنیک این است که شما بتوانید با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و واقعیت موضوع را دریابید. این سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافت های عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد.

تکنیک پی. ام.آی (P.M.I):

یکی از ارزش های این تکنیک آن است که انسان را مجبور می سازد تا دقایقی بر خلاف قالب های ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالب های ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود، لذا آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا می کند. نام این تکنیک بر گرفته از حروف اول سه کلمه به معنی افزودن، کاستن و جالب می باشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت است و نه منفی، معطوف می کند و در پایان نسبت به تهیه لیست نکات مثبت یا مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیت ها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و تازه ی موضوع اقدام می کند. یکی از مهم ترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت دیگر هر چه نسبت به موضوعی بیشتر بدبین یا خوش بین باشیم استفاده از این تکنیک کار گشاتر و اثر بخش تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب کافی است که جمله ی ((چقدر جالب می شود اگر……)) را کامل کنیم.

تکنیک DO IT:

نام این تکنیک از حروف اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن Open به معنی باز کردن Identify به معنی شناسایی Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق تعریف و مشخص نمود. و سپس ذهن را برای راه حل های مختلف باز نگه داشته تا بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد.

تکنیک شکوفه ی نیلوفر آبی:

این تکنیک توسط یاسوآماتسومورا طراحی و ارائه شده است. طرح این ایده بر گرفته از شکوفه نیلو فر آبی می باشد بدین صورت که گلبرگ های شکوفه نیلوفر آبی به دور یک هسته مرکزی خوشه می زنند و از آن نقطه گسترش می یابند. با ایجاد پنجره هایی مشابه با پنجره های مورد استفاده در برنامه کامپیوتری، بخش هایی از یک تابلوی ایده را می توان به صورتی تقسیم بندی کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در پنجره های جانبی، مورد استفاده قرار گیرد به نوبه خود مراکز مجموعه های جدید پنجره را تشکیل می دهد.

تکنیک چه می شود اگر….؟

به طور کلی برای خلاقیت باید فکر، از قالب های ذهنی، شرایط موجود، پیش فرض ها، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواند موضوع را از زوایای مختلف رویت و ایده های جدیدی را تداعی کند. بر همین اساس این تکنیک کمک شایانی به آزاد سازی فکر برای جمع آوری ایده های جدید می کند. در این روش توصیه می شود برای یافتن ایده های جدید از سوالات “چه می شود اگر…؟” استفاده کنید و آن را به قدری تکرار و تمرین کنید که برایتان یک عادت شود. از این تکنیک می توان برای یافتن افزایش قدرت خلاقیت بدون داشتن موضوع به خصوصی استفاده کرد،ضمن اینکه به عنوان یک تفریح یا شوخی و سرگرمی در همه ی اوقات قابل استفاده است.

تکنیک اسکمپر SCAMPER:

این تکنیک کاربرد اصلی آن بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است که می تواند به نحو بسیار اثر بخشی برای گروه ها نیز مفید باشد. هدف اصلی این تکنیک قدرت تصور است تا آن را در جهات و بعد مختلف وضروری به حرکت درآورد. این تحریک به وسیله یک سری سوالات تیپ و ایده بر انگیز صورت می گیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال می کند و در نهایت با افزایش ایده ها، کیفیت ایده ها تضمین و ارتقاء می یابد. واژه SCAMPER از ابتدای حروف واژه های سوال برانگیز گرفته شده که در دستیابی ایده های نو بسیار موثر است.
حرف S بر گرفته از کلمه Substitution به معنی جانشین سازی است
حرف C بر گرفته از کلمه Combine به معنی ترکیب کردن است.
حرف A بر گرفته از کلمه Adapt به معنی رفاه، سازگاری و تعدیل کردن است.
حرف M بر گرفته از کلمه Maginfy به معنی بزرگ سازی است.
حرف P بر گرفته از کلمه Put to other uses به معنی استفاده در سایر موارد است.
حرف E بر گرفته از کلمه Ellimination به معنی حذف کردن است.
حرف R بر گرفته از کلمه Reverse به معنی معکوس سازی است.

تکنیک در هم شکستن مفروضات:

یکی از موانع مهم خلاقیت، مفروضات قبلی است که نا خودآگاه اجازه نمی دهد فکر در همه جهات به حرکت در آید بسیاری از مفروضات قبلی ممکن است در اصل همان زمانی که در ذهن ما ایجاد شده اند، غلط باشند، مثل خطر ناک بودن دوچرخه در ذهن کسی که خواب تصادف شدید با دوچرخه را دیده است. بسیاری از آنها به مرور زمان اعتبارشان را از دست داده اند یا بسیاری از آنها به دلیل تغییر شرایط بی اعتبار شده اند. اما مسئله این است که فرد متوجه این تغییرات و اشتباهات نیست و هنوز با مفروضات قبلی به مسئله نگاه می کند. از آنجائی که مفروضات مربوط به قسمت درونی ذهن می شوند و به عبارت دیگر چون آنها امری درونی هستند نمی توانیم آنها را به تنهایی فسخ یا از فکر خود جدا سازیم. مثل آن چاقو که نمی تواند دسته اش را ببرد. شناسایی مفروضات خود و دیگران، اولین قدم برای تغییر مفروضات است.

تکنیک تجزیه و تحلیل مورفولوژیک:

تکنیک تجزیه و تحلیل مورفولوژیک یا ریخت شناسانه که توسط فریتززویکی ابداع شد، فنی است که بر اساس آن پدیده ی مورد نظر از جهت ساختار کلی و ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. به این منظور ابتدا سطوح و ابعاد مختلف موضوع را شناسایی و فهرست می کنیم. برای مثال اگر بخواهیم در مورد بازاریابی یک کالا راه های جدید و بدیعی بیابیم ابتدا باید ابعاد مختلف کالا مثل شکل ظاهری، کاربردهای آن، خواص و فواید آن، وضعیت مشتریان و بازار کالا تبیین و تدوین نمائیم. در این مرحله بایستی سعی کرد ابعاد کالا را بیشتر مشخص کرد. برای اینکه بتوان ابعاد یک موضوع و اجزای متشکله (متغیرهای) آن را با یکدیگر مقایسه و مرتبط نمود، می توان ابعاد اصلی و اجزای آنها را بر روی دایره ای متحد المرکز نوشته و با چرخاندن دایره های مختلف، ابعاد و اجزای آنها را با هم مقایسه و ارتباط آنها را حدس زد.

تکنیک دلفی:

این تکنیک در سال ۱۹۶۴ توسط داکلی و هلمر معرفی شد. بسیار شبیه به تکنیک طوفان ذهنی است با این تفاوت که افراد هیچ گاه به صورت گروه در یک جلسه و دور یک میز جمع نمی شوند و در واقع رویارویی مستقیم رخ نمی دهد. اساس و فلسفه این تکنیک این است که افراد در تکنیک طوفان فکری به علت شرم و خجالت نمی توانستند بعضی از ایده هایشان را مطرح نمایند، لذا در این روش افراد به صورت کلامی و رو در رو درگیر بحث نمی شوند. بلکه رئیس گروه موضوع را به همه اعلام می کند و سپس هریک از افراد به طور جداگانه ایده هایشان را به صورت کتبی (حتی می تواند بدون ذکر نام باشد) برای رئیس گروه ارسال می کنند. سپس رئیس گروه تمام ایده های پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال می کند و از آنها می خواهد که نسبت به ایده های پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده ی جدیدی به نظرشان می رسد به آنها اضافه کنند. این عمل چندین بار تکرار می شود تا درنهایت اتفاق آرا به دست آید. فن دلفی شامل دعوت به مشورت و مقایسه ی قضاوت های بی نام چند نوبتی اعضا ی یک تیم در باره تصمیم یا مسئله می شود.

چه موقع از فن دلفی استفاده می شود ؟

۱- هنگامی که می خواهید نظر اعضای یک تیم را در مورد شخصی به دست آورید بی آنکه روبرو شدن آنان سبب احتمال خطا در قضاوت شود.
۲- هنگامی که اعضای یک تیم در یک جا مستقر نباشند.
۳- زمانی که لازم است اعضای تیم نسبت به تصمیمی که می گیرند و عواقب آن به طور کامل آگاه و مسئول باشند.
۴- هنگامی که حضور چهره های بالادست و فشار همتایان بر تصمیم گیری اثر می گذارد.

تکنیک استخوان ماهی Fishbone Diagram (علت و معلول):

یکی از روش های بسیار سودمند برای شناسایی مسائل نمودار استخوان ماهی است. نمودار استخوان ماهی که گاهی به آن نمودار ایشیکاوا نیز می گویند توسط پرفسور کائور ایشکاوا از دانشگاه توکیو طراحی شد. هدف اصلی این تکنیک، شناسایی و تهیه فهرستی از کلیه علل احتمالی مسئله مورد نظر است. این تکنیک در درجه اول یک تکنیک گروهی شناسایی مسئله است اما توسط افراد قابل استفاده است.

تکنیک باز گشت به مشتری:

می توانیم با روی برگرداندن از مسائل مربوط به تولید و روی آوردن به مسائل مربوط به بازار یابی، رابطه بین فعالیت های خود و مشتریان را به لحاظ محصول، قیمت، تبلیغ، توزیع و بازار مورد نظر، بررسی می کنیم.

تکنیک گروه اسمی:

فن گروه اسمی جنبه های رای دادن بدون بحث های محدود ترکیب می کند که توافق به دست می آید و شما بتوانید به یک تصمیم گروهی برسید. چه موقع از فن تکنیک گروه اسمی استفاده می شود ؟
۱- با موضوعی بحث انگیز، حساس، دارای موافق و مخالف یا بسیاری برجسته مواجه هستید و تصور می کنید عقیده های ضد و نقیض و ده ها دلیل جزئی و تفصیلی ممکن است بحث را فلج سازد.
۲- می خواهید مشارکت مساوی همه ی اعضا را تضمین کنید.
۳- علت اساسی و ریشه ای یک مسئله را شناخته، ولی شناخت نحوه ی اقدام و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های بسیار مشکل است.

تکنیک سینکتیکس:

واژه سینکتیکس از ریشه یونانی الاصل synetikos به معنی فشار دادن دو چیز به یکدگیر و یا متصل کردن چند چیز مختلف گرفته شده است این واژه به این دلیل انتخاب شده است که خلاقیت نیز نوعی هماهنگ کردن چیزهای مختلف در یک قالب یا ساختار جدید است و هر اندیشه خلاقی از تفکر سینکتیکس بی بهره نمی باشد این تکنیک روشی است برای بر انگیختن تفکر خلاق در میان گروهی از افراد که گرد هم می آیند.

به طور کلی فرآیند به کار گیری این روش عبارت است از:
۱- شناسایی و تعریف مشکل و تجزیه و تحلیل آن به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره ی آن (شناخت جوهره)
۲- ارتباط دادن جوهره ی به دست آمده با موضوع غیر مرتبط (ساختن وضعیت مشابه)
۳- کشف راه حل هایی برای موضوع مشابه (راه حل های مشابه)
۴- تلاش برای تبدیل راه حل های به دست آمده به راه حل های نهایی برای مشکل اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *